قدس آنلاین: از منظر سیاست بینالملل آنچه از تحلیل این رفتار آژانس بدست میآید، این است که هر چه تاکنون بهعنوان سیاست اعتمادسازی و تنشزدایی بین ایران و آژانس طی شده که پس از توافق هستهای و برجام این تعاملات به حداکثر خود هم رسیده و یک حد بیسابقه و بینظیر از همکاری ایران با آژانس در فضای بینالمللی صورت گرفته، بیشتر از آنکه منافع جمهوری اسلامی را تأمین کند، به تهدیدی علیه منافع و امنیت ملی تبدیلشده است.
اگر بخواهیم دقیقتر به این موضوع بپردازیم باید اینگونه عنوان کنیم که تعاملات با آژانس دارد به پروندهسازی علیه ایران مبدل میشود و این ناشی از همین دسترسی دادنها و تعاملات فراوانی که در این سالها صورت گرفته، است. بنابراین هرچقدر ما با آژانس بهعنوان نهاد نظارتی در فضای بینالملل بیشتر همکاری کردیم به وضعیت عادی و خروج از حالت خاص ایران منجر نشده، بلکه فعالیت و شرایط ایران را سختتر کرده و این یک مسئله مهم است که نیاز به توجه ویژه دارد.
این واقعیت که حجم بیسابقهای از نظارتهای آژانس از جمهوری اسلامی ایران انجام میشود و متأسفانه نتوانسته پروندهسازی آژانس علیه ایران را متوقف کند، یک واقعیت بسیار تلخ است. آقای ظریف هم در نامهای که سه هفته پیش به رئیس شورای امنیت سازمان ملل ارسال کرد، واقعیت آماری را ارائه داد که بسیار جالبتوجه و البته تلخ است!
ظریف در این نامه عنوان میکند که «از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ بیش از ۹۲ درصد از تمام بازرسیهای آژانس در مقیاس جهانی در ایران انجامشده است» و این یعنی عملاً آژانس فعالیت دیگری انجام نمیدهد و تمرکزش فقط روی نظارت و بازرسی از ایران است. اما مسئله اینجاست که این حجم بیسابقه از تعامل در حال انجام هم نهتنها منجر به عادیسازی وضعیت ایران نشده است، بلکه میبینیم شورای حکام که نهاد نظارتی بالادست آژانس محسوب میشود، علیه ایران قطعنامه صادر میکند.
این نشان میدهد که در عرصه راهبردی، راهبرد اعتمادسازی، همکاری گسترده و اجازه بازرسی دادن نتوانسته منجر به تأمین منافع ملی ما شود و حتی بهعکس مسیر پروندهسازی علیه ایران را تسریع کرده است. درنتیجه این مهم باید موردتوجه خاصی قرارگرفته و در سیاستها و راهبردهای بینالمللی بازنگری شود.
نکته مورد اهمیت این است که آمریکا میخواهد تمام امتیازات ایران که در توافق بدست آورده - البته در همان زمان هم این امتیازات نامتوازن بود- به صفر برساند و در مقابل ایران همچنان به تعهدات خود پایبند باشد و امتیازات را در اختیار غربیها بگذارد. در این شرایط آنچه حتی از کاهش تعهدات گامهای برجامی مهمتر است، بازرسیهای آژانس است؛ چراکه برای ایران محرز است هر آنچه آژانس بدست میآورد، در اختیار سرویسهای جاسوسی و دستگاههای اطلاعاتی کشورهای غربی قرار میگیرد. حتی بازرسی اخیر آژانس هم سرمنشأ آن رژیم صهیونیستی بوده که نیاز به تأمل، تفکر و تصمیمات جدی دارد.
اگر امروز آمریکا با پررویی درخواست خود را برای فعالسازی مکانیسم ماشه مطرح میکند و مطابق گفته خودش در ۲۰ سپتامبر قطعنامههای قبلی را برمیگرداند، ناشی از رفتار منفعلانه طرف ایرانی است که البته این معادله قابل به هم خوردن است. آنچه برای برهم زدن آن لازم است، ادراک درست از مناسبات فضای بینالملل است. ما نمیتوانیم با یک عینک خوشبینی و غیرواقعی فضای بینالملل را تحلیل کنیم و مدعی باشیم که با تنشزدایی و اعتمادسازی و کوتاه آمدن میتوان فضا را درست کرد، اتفاقاً در فضای بینالملل کسی حقش محفوظ میشود که قدرت داشته باشد و آن را بروز بدهد و باید گفت اقدام متقابل یکی از شاخصههای آن است.
نظر شما